لبیک یا حسین

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

داستان تاریخی

13 دی 1394 توسط ثريا خويشاوندي

همدردى با دیگران

 

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ

 

در زمان امام صادق (ع ) سالى در مدینه قحطى پیش آمد و اوضاع خیلى سخت شد. مى دانید در وقتى که چنین اوضاعى پیش مى آید مردم نگران مى شوند و شروع مى کنند به آذوقه خریدن و ذخیره کردن و احتیاطا دو برابر ذخیره مى کنند. امام صادق (ع ) از پیشکار خودش پرسیدند که آیا ما ذخیره در خانه داریم یا نه ؟

 

گفت : بله ما به اندازه یک سال ذخیره داریم .

 

پیشکار شاید پیش خودش خیال مى کرد که آقا مى خواهد دستور بدهد چون سال سختى است برو مقدارى دیگر هم ذخیره کن . بر خلاف انتظار او آقا دستور دادند هر چه گندم داریم همه را ببر بازار بفروش .

 

گفت : مگر شما خبر ندارید اگر بفروشم دو مرتبه نمى توانیم بخریم . فرمود: توده مردم چکار مى کنند؟

 

عرض کرد: روزانه نان خودشان را از بازار مى خرند و در بازار جو و گندم را مخلوط مى کنند و از آن و یا جو به تنهایى نان درست مى کنند. حضرت فرمود: گندمها را مى فروشید و از فردا براى ما از بازار نان مى خرى ! براى اینکه در شرایطى هستیم که مردم دیگر ندارند و ما نمى توانیم کارى کنیم که مردم دیگر مثل ما نان گندم بخورند زیرا شرایطش فراهم نیست ولى براى ما مقدور است که خودمان را در سطح آنها وارد کنیم و لااقل با آنها همدرد باشیم تا همسایه ما بگوید، اگر من نان جو مى خورم امام صادق (ع ) هم که امکانات مادیش اجازه مى دهد نان گندم بخورد، نان جو مى خورد، حال چرا چنین زندگى انتخاب مى کنیم ؟ به خاطر همدردى با دیگران .

 نظر دهید »

داستان تاریخی

13 دی 1394 توسط ثريا خويشاوندي

 بخشش یک اعدامی بخاطر خوش اخلاقی و سخاوتمندی

روزی علی علیه السلام از سوی پیامبر مأمور شد تا با سه نفر که برای کشتن ایشان هم پیمان شده بودند، پیکار کند. آن حضرت، یکی از آن سه نفر را کشت و دو نفر دیگر را اسیر کرد و خدمت پیامبر خدا آورد. پیامبر، اسلام را بر آن دو عرضه کرد و چون نپذیرفتند، فرمان اعدام آنان را به جرم توطئه گری صادر کرد. در این هنگام، جبرئیل بر رسول خدا (ص) نازل شد و عرض کرد: خدای متعال می فرماید: یکی از این دو نفر را که مردی خوش خلق و سخاوتمند است، عفو کن. آن گاه پیامبر از قتل او صرف نظر کرد. وقتی آن فرد دانست که به سبب داشتن این دو صفت نیکو، مورد عفو الهی قرار گرفته است، شهادتین را گفت و اسلام آورد. رسول خدا(ص) درباره وی فرمود: او از کسانی است که خوش خویی و سخاوتش، او را به سمت بهشت کشانید.”

 نظر دهید »

حرم عبد العظیم حسنی

06 دی 1394 توسط ثريا خويشاوندي

 نظر دهید »

سرنوشت فدک

26 آذر 1394 توسط ثريا خويشاوندي
سرنوشت فدک در طول تاریخ خلفا
تازه کردن چاپ
فرهنگ > الهیات > دین اسلام > شیعه > کلیات > مباحث تاریخی و تحقیقی (cached)

  • وضعیت فدک از زمان ابوبکر تا عبدالعزیز
  • فدک در زمان عمر بن عبدالعزیز
  • فدک در زمان بنی امیه و بنی عباس
  • فدک در زمان مأمون
  • فدک در زمان متوکل


وضعیت فدک از زمان ابوبکر تا عبدالعزیز

ابوبکر فدک را از فاطمه علیهاسلام گرفت و حتی یک بار هم که در نامه‌ای آن را به فاطمه بازگرداند، عمر آن را به اجبار گرفت و پاره کرد.
هنگامی که عمر به خلافت رسید، فدک را به ورثه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بازگرداند.
هنگامی که عثمان به خلافت رسید فدک را به مروان بن حکم داد.
هنگامی که معاویه به خلافت رسید یک‌سوم فدک را به مروان، یک‌سوم آن را به فرزند عثمان و یک سوم آن را به یزید بخشید.
هنگامی که مروان به خلافت رسید، فدک را به پسرش عبدالعزیز داد، عبدالعزیز هم آن را به پسرش عمر بن عبدالعزیز بخشید.

فدک در زمان عمر بن عبدالعزیز

هنگامی که عمر بن عبدالعزیز به خلافت رسید، خطبه‏ای ایراد کرد و گفت: فدک از جمله اموالی است که خداوند آن را به رسولش بخشیده و مسلمانان برای فتح آن جنگی نکرده‏اند؛ لذا مسلمین در این باره حقی ندارند. اکنون که فدک در دست من است آن را به صاحب اولیه‏اش برمی‌گردانم.
از آن پس تا پایان خلافت عمر بن عبدالعزیز، فدک در دست فرزندان فاطمه علیهاسلام بود.

فدک در زمان بنی امیه و بنی عباس

هنگامی که یزید بن عبدالملک به خلافت رسید فدک را تصاحب کرد. از آن به بعد، فدک در بین بنی مروان دست به دست گشت تا دوران خلافت بنی امیه به سر آمد.
هنگامی که ابوالعباس سفاح - سرسلسله بنی عباس - به خلافت رسید، فدک را به عبدالله بن حسن بن حسن بن علی بن ابیطالب (یعنی نوه امام مجتبی علیه السلام ) بازگرداند.
هنگامی که منصور دوانیقی به خلافت رسید فدک را از دست فرزندان امام مجتبی گرفت.
هنگامی که مهدی عباسی به خلافت رسید فدک را به فرزندان حضرت فاطمه علیهاسلام بازگرداند. پس از او موسی و برادرش آن را از خاندان فاطمه پس گرفتند.

فدک در زمان مأمون

در سال 210 هجری قمری، هنگامی که مامون به خلافت رسید فدک را به فرزندان حضرت فاطمه علیهاسلام بازگرداند و در نامه‏ای به عاملش در مدینه چنین نوشت: فدک را رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به فاطمه علیهاسلام بخشیده است و این امری است روشن و قطعی، و در بین آل رسول الله هیچ اختلافی در آن نیست.

فدک در زمان متوکل

هنگامی که متوکل به خلافت رسید، فدک را از فرزندان فاطمه علیهاسلام گرفت و به مصارف قبل از زمان مأمون رساند.


منابع:
فاطمه الزهرا رحمانی/ 435 تا 438.

 نظر دهید »

اهل بیت

25 آذر 1394 توسط ثريا خويشاوندي

 نظر دهید »

فقهای اهل سنت

25 آذر 1394 توسط ثريا خويشاوندي

فقهای چهار گانه اهل سنت همگی شاگرد امام صادق (ع) بودند.

 

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ آن‌چه در این نوشتار به آن می‌پردازیم، گفتاری کوتاه از دکتر تیجانی (اسلام‌ پژوه تونسی و یکی از علمای سابق اهل سنت مالکی مذهب که شیعه شد.) است. متن این مناظره بدین قرار است:
دوسـتـم روزی مـارا به کوفه و از آنجا به نجف، آرامگاه امام علی بن ابي طالب برد، حرمی شـبـيـه حـرم مـوسـی كاظم (علیه السلام) داشت، او مرا به مسجدی در گوشه حرم برد كه كودكانی سيزده تا شانزده ساله عمامه برسر مشغول مباحثه بودند، يكی از آن‌ها از من پرسيد: تو اهل كجا هستی؟ گفتم: تونس گفت: مذهب تو چيست؟ گفتم: مالكی، گفت: آيا مذهب “جعفري” را می‌شناسی؟ گفتم: اين اسم جديد ديگر چيست؟! نه جانم ! گـفـت: مـذهـب جعفری حقيقت اسلام است، آيا نمی‌دانی‌ كه ابوحنيفه شاگرد امام صادق است و می‌گويد: «اگر آن دو سال شاگردی نبود نعمان هلاك می‌شد.»[۱]
خـدارا شـكـر كـردم كه امام صادق (علیه السلام ) استاد امام مالك نبود لذا گفتم: ما مالكی هستيم و حنفی نمی‌باشيم . گـفـت: احـمـد بـن حنبل از شافعی گرفته،[۲]شافعی از مالك، مالك از ابو حنيفه و ابوحنيفه هم از امام صادق (علیه السلام ) بنابر اين همه شاگردان جعفر بن محمد (علیه السلام) هستند.
از ايـن كـودك تـعـجب كردم كه مانند يك استاد با شاگردش سخن می‌گويد, خود را در برابرش ناتوان يافتم، هر سؤالی كه كرد در برابرش عاجز شدم، پرسيد: از كه تقليد می‌كنی؟ گفتم: امام مالك . گفت: چگونه از مرده تقليد می‌كنی؟ اگر سؤالی داشته باشی او پاسخت می‌دهد؟! گفتم: امام شما هم كه چهارده قرن قبل مرده است! آن‌ها همه با هم گفتند: ما از آقای خوئی تقليد می‌كنيم. اينجا بود كه برای خلاصی از آنان بحث را عوض كرده ازجمعيت نجف، فاصله‌اش با بغداد و پـرسـيـدم ولی در درون احساس شكست نمودم و اقرار داشتم كه آن همه شخصيت و عزت كه در مصر بر آن سوار شدم در اينجا در اثر ملاقات با اين كودكان دود شد و از بين رفت.[۳]

پی‌نوشت:
[۱]. آلوسی، مختصر التحفة الاثنى عشریة، ص ۹، مطبعه سلفیه، قاهره.
[۲]. ذهبی، سير أعلام النبلاء ج ۱۱ ص ۱۸۰، دار النشر : مؤسسة الرسالة - بيروت - ۱۴۱۳ ، الطبعة : التاسعة ، تحقيق : شعيب الأرناؤوط , محمد نعيم العرقسوسي
[۳]. حسین غفاری، چکیده اندیشه‌ها (خلاصه‌ای از شش کتاب دکتر تیجانی) ص ۱۱، ناشر: بنیاد معارف اسلامی

 نظر دهید »

تاریخ

25 آذر 1394 توسط ثريا خويشاوندي

شباهت امام علی (ع) با حضرت ابراهیم (ع) در شکستن بت‎ها‎


پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در روایات شباهت‎های زیادی بین امام علی (علیه السلام) و انبیای الهی ذکر شده است. یک نمونه آن شکستن بت‎های کعبه است. پیامبر (صلی الله علیه و آله) از علی (علیه السلام) می‎خواهد که پا بر دوش پیامبر (صلی الله علیه و آله) بگذارد و بت‎ها را بشکند و پس از انجام آن طبق نقل مسند احمد، خود پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود:«یا علی انه أول من کسّر الاصنام جدّک ابراهیم (علیه السلام) ثمّ انت یا علی آخر من کسّر الاصنام.[۱] ای علی اولین کسی که بت‎ها را شکست، جدّ تو ابراهیم و سپس تو آخرین کسی هستی که بت‎ها را شکستی.» حدیث فوق در منابع مشهور دیگر اهل سنت نیز نقل شده است، که تاریخ بغداد[۲]، مناقب ابن مغازلی[۳] و کنز العمال[۴] نمونه‎هایی از آنهاست.
در ماجرای فوق دو نکته قابل توجه است. اول اینکه حکمت شکستن مخفیانه بت‎ها چه بوده است؟ قطعا یکی از حکمت‎های آن آمیخته شدن منطق و احساس است. گرچه عقل به راحتی بی‌اثری بت‎ها را درک می‎کند، ولی این کار حضرت ابراهیم (علیه السلام) و امام (علیه السلام) سبب شد که مشرکین به چشمان خود ببینند که بت‎ها از خودشان نمی‎توانند دفاع کنند تا چه رسد به دیگران!
نکته دوم اینکه چطور در این روایت آمده که این کار مخفیانه و درنتیجه قبل فتح مکه بوده و پس از آن نیز دیگر بتی در داخل کعبه نماند، درحالیکه می‎دانیم بت‎های کعبه در فتح مکه نیز شکسته شد؟ جواب آن است که ظاهرا چنانکه در خود روایت هم ذکر شده فقط بت‌های داخل کعبه مراد بوده است و سایر بت‌های روی آن و اطرافش، در فتح مکه برچیده شده است.
به‎هرحال، این کار که توسط امام علی (علیه السلام) و آن هم با پا بر دوش نبی (صلی الله علیه و آله) گذاشتن صورت پذیرفت و آن تشبیهی که در نهایت پیامبر (صلی الله علیه و آله) بین عمل امام علی (علیه السلام) و حضرت ابراهیم (علیه السلام) نمود، قطعا از فضایل اختصاصی مولایی است که حتی پیش از اسلام لحظه‎ای دامان ایمانش به لوث شرک و پرستش بت‎ها آلوده نشد.

پی‎نوشت:
[۱]. احمد بن حنبل، مسند: ج۱ ص۸۴.
[۲]. خطیبِ بغدادی، تاریخ بغداد: ج۱۳ ص۳۰۲، طبع قاهرة.
[۳]. ابن مغازلی، المناقب: ص۲۰۲ و ۴۲۹.
[۴]. متقی هندی، کنز العمال: ج۱۵ ص۱۵۱.

آدرس‎ها از کتاب سید جعفر مرتضی، الصحیح من سیرة الامام علی (علیه السلام): ج۲ ص۶۰، نشر ولاء المنتظر

 نظر دهید »
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • اعتقادی
  • تصاویر
  • بصیرت
  • تاریخی
  • مهدویت
  • مهدویت
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس